یکمی بغض
نوشته شده توسط : بهنووووش

تنها یک خداحـافظی بی دلیل

 

دل همه سلام هـایم را شکست...!

یکی بود که اونم رفت...

کاش از همون اول هم غیر خدا هیچکس نبود!...

 

 

نمی دانم چگونه دسـت و پایت سالم هستند!

وقتی آنجور از چشـمانم افتادی...

دمش گرم...!

باران* را میگویم!

به شانه ام* زد وگفت :خسته شدی ؟

امروز را تو* استراحت کن...

من به جایت میبارم...

دیگه از میم* مالکیت استفاده نمیکنم...شب بخیر *نفسش!

 

مثل هر شب* برای* تو مینویسم!!!

تو هم به نیت هر که دوست داری بخوان.





:: برچسب‌ها: یکمی بغض , باران , خسته ,
:: بازدید از این مطلب : 317
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 7 تير 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








x
با سلام آدرس چت روم عوض شده است برای ورود اینجا کلیک کنید

اول چت

با تشکر مدیریت اول چت