تنها یک خداحـافظی بی دلیل
دل همه سلام هـایم را شکست...!
یکی بود که اونم رفت...
کاش از همون اول هم غیر خدا هیچکس نبود!...
نمی دانم چگونه دسـت و پایت سالم هستند!
وقتی آنجور از چشـمانم افتادی...
دمش گرم...!
باران* را میگویم!
به شانه ام* زد وگفت :خسته شدی ؟
امروز را تو* استراحت کن...
من به جایت میبارم...
دیگه از میم* مالکیت استفاده نمیکنم...شب بخیر *نفسش!
مثل هر شب* برای* تو مینویسم!!!
تو هم به نیت هر که دوست داری بخوان.
:: برچسبها:
یکمی بغض ,
باران ,
خسته ,
:: بازدید از این مطلب : 317
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0