به نام زندگی هرگز نگو هرگز
نوشته شده توسط : بهنووووش

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید

وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید

وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید

وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید

من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلی

چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

یک آن شد این عاشق شدن ، دنیا همان یک لحظه بود

آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانت ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد

آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد

من بودم و چشمان تو ، نه آتشی و نه گلی

چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

 Image and video hosting by TinyPic 

 تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام

دوست می دارم

تورا به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام

 دوست می دارم

برای خاطر عطر نان گرم

و برفی که آب می شود

وبرای خاطر نخستین گناه

تو را به خاطر دوست داشتن

دوست می دارم

تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام

دوست می دارم 

Image and video hosting by TinyPic

سپیـده که سـر بــــزند

در بیشه زار خــزان زده تردیــد

شایـد دوبـاره گلـــی برویــــد

شبیــه آنچــه در بهـار بوییـدیم

پس به نام زندگی هرگز مگو هـرگز





:: بازدید از این مطلب : 381
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 2 تير 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








x
با سلام آدرس چت روم عوض شده است برای ورود اینجا کلیک کنید

اول چت

با تشکر مدیریت اول چت